در اخبار منتشرشده در روزهایی اخیر نکتهای که برای هر شهروند ایرانی بسیار جذاب به نظر می آمد، شکایت چندین هموطن شیرازی از مدیر فیسبوک و درخواست برای اعمال قانون علیه این صهیونیستِ آمریکایی بود که با محصولات شرکت خود حریم شخصی آنها را مورد تجاوز قرار داده است.
دادستان انقلابی استان فارس در پی «شکایات افراد خصوصی از فیسبوک و مدیر اجرایی واتس آپ و نرمافزار اینستاگرام در دو شعبه ویژه رایانه ای شیراز» موضعگیریهای مقتدرانه داشته است.
این دقیقاً همان موضوعی است که امام خامنهای سال گذشته در دیداری که با مسئولان و کارکنان قوه قضاییه داشتند اشاره نمودند:
«در قوهی قضائیه دو هدف اعلی را باید همیشه در نظر داشت؛ همهی کارها باید در جهت این دو هدف اعلی انجام بگیرد؛ که اگر این دو هدف تحقق پیدا کرد، آن وقت محصول آن را جامعهی اسلامی خواهد چشید. آن دو هدف، یکی عبارت است از سلامت قوه، دوم کارآمدی قوه. همهی تلاشها باید این باشد که این قوه تبدیل شود به یک مجموعهی کاملاً کارآمد و کاملاً سالم. اگر این شد، آن وقت مردم میوه را خواهند چشید. آن میوه چیست؟ احساس رضایت و احساس امنیت، به برکت حضور قوهی قضائیه. این برای یک کشور، برای یک جامعه لازم است. این همه تأکیدی که در اسلام، در متون اسلامی، در قرآن کریم، در روایات، نسبت به قضاوت و حل و فصل خصومتها شده است، برای همین است که جامعه بتواند احساس رضایت کند؛ هر مظلومی احساس کند که میتواند خود را به ساحل امن قوهی قضائیه برساند و جلوی ظلم گرفته شود. این لازم است.»
هماکنون و با اقدام مناسبی که از سوی این قاضی انقلابی انجامشده است میتوان با امید بیشتر به ساحل امن قوه قضاییه چشم دوخت.
تمامی دوست داران ایران اسلامی و طرفداران حقوق شهروندی از این قاضی بصیر حمایت میکنند.
هر فردی آرزوی داشتن کشوری مملو از عدالت را در سینه دارد، حامی این قاضی شجاع است.
مسئولین حقجو باید به این دادمرد غیور مدال شجاعت دهند.
انشاءالله این اقدام جسورانه دستگاه قضایی تسهیلکنندهای باشد برای حرکتهای انقلابی بزرگتر از سوی دیگر قضات عزیز کشور اسلامیمان، ایران.
قـــدرت ِ فــن بیــان را از کـجا آورده ای؟ «ایــن درازی ِ زبان را از کجا آورده ای؟!»
دیده شد در خانه ات مرغ و پنیر و تخممرغ قوت ِ از ما بهتران را از کجا آورده ای؟
با کلیدت باز کردی این دکان را، عیب نیست ساز و برگ این دکان را از کجا آورده ای؟
یک سبد کالای مفتی را گرفتی ! نوش جان پس بگو آن قرص نان را از کجا آورده ای؟!
زیــر بـار ِ زنــدگـانــی شــد کمانـی قـامـتت چشم ما روشن، کمان را از کجا آورده ای؟!
این که مردی تا بدین حد می شود خم جالب است نرمی ِ این استخوان را از کجا آورده ای؟!
دست و پـا و کـله را دایم بـلرزانی ، کلک شـدت لرز و تکان را از کـجا آورده ای؟!
قلک ِ فرزند ِ خود را بشکنی در نیمه شب نقشه ی گنـج نهان را از کـجا آورده ای؟!
آن یکی میلیاردها از جیب ملت خورد و رفت تو بگو این یک قران را از کجا آورده ای؟!
در چنین وضعی شنیدم بازهم عاشق شدی؟ دلبــر ِ ابـرو کمان را از کـجا آورده ای؟!
بـا وجـــود ِ سـن بــالا رفتــه ای “آنتـالـیا” این همه تاب و توان را از کـجا آوردی؟!
بنده لنگِ پول ِ اصلاح سرم هستم ، شما خرج اجلاس ِ سران را از کجا آورده ای؟!
معنی ِ خر را نفهمیدی برادر جان ، ولی این خر ِ جفتک پران را از کجا آورده ای؟!
عکس تـان را در جراید دیده ام ، اما بگو آن نـگاه ِ مهربان را از کـجا آورده ای؟!
لو بِده! مسوول ِ پخش ِ مرغ در شب های عید سینه ها را هیچ، ران را از کجا آورده ای؟!
تازگی ها شعر طنز و هزل را هم گفته ای راستی طبع روان را از کجا آورده ای؟!
……… ای مربی۱ تیم تان بد جور سوراخ است ، آه آخر این دروازهبان را از کجا آورده ای؟!
پی نوشت: ۱-ضمن پوزش از دوستانی که در این وزن و قافیه و ردیف در طول و عرض ! تاریخ بشریت شعر سروده اند،در این جا شخص ثالثی بی مقدمه وارد بحث ما شد که قطعا مربی دو تیم استقلال و پرسپولیس نیست!
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است یارانه نگیرید که دولت نگران است کفگیر ته دیگ زده دولت تدبیر باد بدی از جانب صندوق وزان است دخل همه را کرده طرف خرج عطینا این کار ز موجودی صندوق عیان است فیکس است حقوق من و تو در همه سال نرخ همه اجناس ولی در نوسان است آن چیز که مفت است فقط جان من و توست حتی چُس فیل و پفک و چیپس گران است یارانه نگیرید اگرچند بمیرید در روز جزا اجر همه باغ جنان است از فرط نخوردن چه کسی مرده بَبَم جان؟ دانید نخوردن چقدر پرهیجان است؟ ای کاش که سوراخ همه دوخته می شد آن چاه بزرگی که مسمی به دهان است یارانه نگیرید که چرک کف دست است چرکی که پر از میکروب و آسیب و زیان است این چرک ولی بهر فلانی شده نعمت بابک همه جا در پی این چرک روان است طی دو سه سالی شده در چرک شناور دارایی او گُنده تر از حدس و گمان است یارانه نگیرید اگر طالب فیضید این فیض نه آن ناصر با نام و نشان است از سوژه اگر تا به سحر شعر بگویم از نوک قلم قافیه چون سیل روان است جاوید ولیکن بکش آن زیپ دهان را چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است القصه که یارانه نگیرید ز دولت چون عامل آلزایمر و فتق و سرطان است
محمد جاوید
دولت یازدهم با تدبیری که برای معیشت مردم اندیشیده و امیدی که در دل آحاد جامعه کاشته است، طی چندین هفته گذشته با تبلیغات گاه و بی گاه ، و راه و بی راه ، و وقت و بی وقت خود سعی در تثبیت این ذهنیت در تفکر ها دارد که "دریافت یارانه در هر خانواده برابر با شدت فقر و سطح پایین معیشیت اعضای آن خانواده است". حال با یک نگاه دیگر اگر به عللی که در چند سال گذشته برای اجرای طرح هدفمندی بیان شده بود رجوع کنیم، به راحتی متوجه می شویم آن روز ها مردم بسیار مشتاق بودند که یارانه برای همگان به یک میزان باشد و هر کس که می داند از توانایی مالی بالایی برخوردار است داوطلبانه ثبت نام نکند.
نه این که با چندین بهانه مختلف و فرهنگ سازی های پوپولیستی و غیر اخلاقی که در برخی موارد شباهت های زیادی به توهین دارند، مردم را به عدم دریافت این مبلغ ترغیب کنند. از جمله آن بهانه ها این است که :
- در ابتدا دور دوم ثبت نام، طرحی برای افزایش اطلاعات معرفی شد. اما هنگامی که به روزهای شروع این برنامه نزدیک تر می شدیم تبلیغات رسانه ای پر حجم دولت سعی در منصرف کردن مردم از مراجعه به این سامانه داشت. با عدم مراجعه مردم برای ثبت نام نتیجه ای جز کاهش دامنه جامعه آماری نخواهد داشت و این تناقضی در هدف اجرا این برنامه بود، که باعث بی اعتمادی مردم به دولت شده است.
- از طرفی آقای جهانگیری در آخرین صحبت های خود اشاره کردند که : 3 دهک بالای درآمدی ار دریافت یارانه حذف نمی شوند. وبعد در ادامه اضافه کردند که : افرادی که یارانه فقط 10 درصد درآمدشان را تشکیل می دهد از یارانه انصراف دهند. قضاوت با شما؛ با یک جسجوی ساده متوجه می شوید آقای جهاگیری با افزایش سن خود هنوز کنار نیامده و گاها حرف هایی را بر زبان می آورد که چند روز گذشته سخنی متناقض با آن را در جایی دیگر ایراد کرده است. یا گاها حرف هایی می زند که با عقل و واقعیت ها درتعارض است. مگر می شود فردی که یارانه 10 درصد از در آمدش را تشکیل می دهد ( یعنی حدودا 900هزار تومان) از یارانه انصراف دهد، اگر این چنین است چرا دولت مرز 2/5 میلیون را برای حذف یارانه در نظر گرفته است ولی باز هم 3 دهک بالا از دریافت یارانه حذف نمی شوند.
- اقدام عوامگرایانه دیگر دولت پوپولیستی این است که برای تشویق مردم به انصراف از شخصیت هایی استفاده کرده است که در آمد های چند ده و چند صد میلیونی دارند، برای مثال بازیکنان فوتبال که معرف حضور هستند، وزرای دولت که بارها به خاطر میلیاردی بودن مورد اعتراض قرار گرفته بودند.
نکته قابل توجه دیگر این است که این افرادی دارای درآمد های بسیار بالا هستند تا به حال یارانه می گرفتند، حال این سوال در اذهان تداعی می شود که چطور تا به حال انصراف نداده اند و برایشان کمک به دیگر هموطنان و همچنین رونق کشور مطرح نبوده است؟