تراز

باید در تراز انقلاب بود

۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

بخند

این روزهای آخر عمرت بیا بخند
اصلا برای من نه برای خدا بخند


گفتی که گریه هات مرا میکشد علی
یا گریه میکنم سر سجاده یا بخند


گفتی بلند شو به سوی مسجدت برو
اینگونه که نمیروم اول شما بخند


باشد قبول رو زدن من قبول نیست
پس لا اقل به خاطر این بچه ها بخند


اصلا بنا شد اگر خنده ای کنی
این سینه ات شکسته فقط بی صدا بخند


وقتی خداست منتظر خیر مقدمت
خوشحال باش گریه چرا ؟غصه چرا ؟غم چرا؟ بخند

علی اکبر لطیفیان

الحمدلله

۱۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

پرستوی مهاجرم

پرستوی مهاجرم....چرا زلانه می روی؟

اگر زلانه میروی ...چرا شبانه میروی؟ 

قرار من شکیب من مهاجر غریب من ....

فدای غربتت شوم ..که مخفیانه میروی ....

کبوتر شکسته پر... مرا به همرهت ببر

چرا بدون همسرت ...زآشیانه میروی ؟

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
تراز قلم

دستش از روی سرم رد شد و......

مردک پست که عمــری نمک حیـدر خورد
نعـــــره زد بر ســـر مــادر به غرورم برخورد

ایـســـتادم بـــه نوک پنجــــه ی پا امـا حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد

هــرچــــه کــردم سـپــر درد و بلایـــش گردم
نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد

آه زیـنـب تــو نـدیـــدی! بـه خـــدا من دیدم
مـادرم خــــورد به دیوار ولی با ســــر خورد

ســیـــــلی محـــکـــم او چشــم مرا تار نمود
مــــادر از من دوسه تا سیلی محکمتر خورد

حسن ازغصه سرش را به زمین زد، غش کرد
بـاز زیـنـب غـــــم یـک مرثیــــه ی دیگـــر خورد

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

ان شاء الله یا انشالله ؟

لطفا دوستانی که روی زبان عربی شناخت دارن  نظر بدن که واقعا درسته یا نه؟

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
تراز قلم

زنان وطنم ، اسطوره های صبر و وفاداری

گفت : از خانومش پرسیدم :

وقتی شوهر جانبازش تعادلش رو از دست میده کتک هم میزنه ؟

با لبخند گفتش : چه جورم ...!

گفتم دردتون نمیاد ، ناراحت نمیشید ؟

باز هم خندید و گفت : هر چه از دوست رسد ، نکوست

بهش گفتم خوب چرا اون لحظه از اتاق خارج نمیشید ،

اون که شما رو نمیشناسه ؟

گفت :اون توی این موقعیت نمیدونه که من همسرشم ،

ولی من که میدونم اون شوهرمه ، نمیتونم تنهاش بزارم...!

گفتم بعد از اینکه حالش خوب شد یادش میاد چه کار کرده ؟

گفتش به دست و پامون میافته و گریه میکنه

و میگه منو ببخشید دست خودم نیست...!

   

پ‌ن:

هیچ جای این کره خاکی نیست که مانند ایران در خود، دُر هایی همچون این بانوان رو داشته باشه .

کوه در مقابل صبر و استقامتشون، به نشانه ادب تعظیم می کند؛

مروارید ها در مقابل حیای این گوهران ایرانی، شرم کرده در صدف پنهان گشته است؛

فرشتگان بالهای خویش را فرش قدم هایشان کرده و خاک پای اینان مایه مباهات اهل آسمانهاست.

الحمدلله

مطالب مرتبط:

داستان کوتاه :: دختری که آرزوش مرگ پدره!

دلایل برتری زنان مسلمان به حوری بهشتی

کیا این متن و قبول دارن ؟(حتما بخونید)

زندگی به سبک اسلامی یعنی این

بقضی که خریدارش خداست

نگاه زیبا شهید بهشتی به زن

هیچ منتی در کار نیست

گفتگوی دختر و خدا

همـسـردارے

اخلاق

جهاد زنان + عکس

تندیس شدن سخته

نامه ای به همسر مهربانم

جلد اول نایاب ترین کتاب تاریخ منتشر شد

مزیت داشتن همسر چادری

زنانی که عذاب قبر ندارند

دیروز تولدم بود اما...

چگونه کنار هم بمانیم

۲۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
تراز قلم

دیروز تولدم بود اما...

کنار مزار پدر شهیدش نشست.

بغضش ترکید با گریه گفت: پدر دیروز تولدم بود.

و من مثل تمام سال های گذشته شمع هایم را بی آنکه تو کنارم باشی،
فوت کردم.

پدر امروز من 26 ساله شدم و این

یعنی یک سال از تو بزرگترم.
چه طعم تلخی دارد، وقتی یکسال از پدرت پیرتر باشی

پ ن :

نمی دونم می تونید تصور کنید یا نه 

من وقتی خودمو تو این قصه متصور شدم ، 

تازه متوجه شدم چقدر تنهان این فرزندان شهیدی که بعضی ها انگهای مختلف بهشون میزنن

دیروز گزارشی از یه مادر شهید دیدم که براشون فیلم "شیار 143" رو اکران خصوصی گذاشته بودن. به قدری تحت تاثیر حرفای یکی از مادرای شهدا قرار گرفتم که تا 15 دقیقه نمی تونستم جلوی هق هق خودمو بگیرم.

این مادر می گفت 31 ساله که منتظر اومدن پسرشه، می گفت "اگه امام زمان (عج) صلاح بدونه حتی به یه بند انگشتشم  راضی ام البته اگه صلاح می دونه"

همین برای من پر مدعا کافیه

الحمدلله

مطالب مرتبط:

با دید این عکس اگه بارونی نشدی، احتمالا دل نداری

دلایل برتری زنان مسلمان به حوری بهشتی

تندیس شدن سخته

اگه میخواید ثواب کنید....

بقضی که خریدارش خداست

پدری که راضی به گردن زدنی پسرش شد

داستان کوتاه :: دختری که آرزوش مرگ پدره!

۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تراز قلم

الحمدلله

هیچ وقت از شکر خدا غافل نشید

شکر

که بعد از اون نتیجه جز انحراف نداره

احادیثی در مورد شکر گذاری از خداوند مهربان و متعال:

حدیث (1) قال الصادق علیه السلام :

لَو کانَ عِندَ اللّه  عِبادَةٌ تَعَبَّدَ بِها عِبادُهُ المُخلِصُونَ أفضَلَ مِنَ الشُّکرِ عَلى کُلِّ حالٍ لاَءطلَقَ لَفظَهُ فیهِم مِن جَمیعِ الخَلقِ بِها فَلمّا لَم یَکُن أفضَلَ مِنها خَصَّها مِن بَینِ العِباداتِ وخَصَّ أربابَها، فَقالَ تَعالى (وقَلیلٌ مِن عِبادىَ الشَّکُورُ)؛

اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شکرگزارى در همه حال بود که بندگان مخلصش با آن عبادتش کنند ، هر آینه آن کلمه را درباره همه خلقش به کار مى برد ، اما چون عبادتى بهتر از آن نبود از میان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ویژه گردانید و فرمود : «واندکى از بندگان من سپاسگزارند» .

کنزالعمال، ج13، ص151، ح36472

حدیث (2) قال رسول الله صلى الله علیه و آله :

اَلطّاعِمُ الشاکِرُ لَهُ مِن الأجرِ کَأجرِ الصائمِ المُحتَسِبِ ، والمُعافَى الشاکِرُ لَهُ مِن الأجرِ کَأجرِ المُبتَلَى الصّابِرِ ، والمُعطَى الشاکِرُ لَهُ مِن الأجرِ کَأجرِ المَحرومِ القانِعِ؛

سیرِ سپاسگزار اجرش همانند روزه دارى است که براى خدا روزه مى گیرد ، تندرستِ سپاسگزار همانند آن اجرى را دارد که بیمارِ شکیبا و بخشنده سپاسگزار همان اجر را دارد که تنگدست قانع .

کنزالعمال، ج10، ص143، ح28731

حدیث (3) قال الحسین علیه السلام :

شُکرُکَ لِنِعمَةٍ سالِفَةٍ یَقتَضى نِعمَةً آنِفَةً؛

شکر تو بر نعمت گذشته، زمینه ساز نعمت آینده است.

نزهة الناظر و تنبیه الخاطر،ص80
 

حدیث (4) قال على علیه السلام :

أکثِر أن تَنظُرَ إلى مَن فُضِّلتَ عَلَیهِ، فإنَّ ذلِکَ مِن أبوابِ الشُّکرِ؛

به کسى که بر او برترى داده شده اى بسیار بنگر، زیرا این کار یکى از انگیزه هاى شکرگزارى است.(به ضعیف تر از خودت بسیار نگاه کن که موجب شکرگزاری ات از خداوند می گردد)

التوحید، ص 63

حدیث (5) قال الصادق علیه السلام :

ما مِن عَبدٍ أنعَمَ اللّه  عَلَیهِ نِعمَةً فَعَرَفَ أنَّها مِن عِندِ اللّه  إلاّ غَفَرَ اللّه  لَهُ قَبلَ أن یَحمَدَهُ؛

هیچ بنده اى نیست که خداوند به او نعمتى دهد و او آن را از جانب خدا بداند مگر آن که، پیش از سپاسگویى او، خداوند بیامرزدش.

نهج الفصاحه، ح 781

حدیث (6) قال الصادق علیه السلام :

أدنَى الشُّکرِ رُؤیَةُ النِّعمَةِ مِنَ اللّه  مِن غَیرِ عِلَّةٍ یَتَعَلَّقُ القَلبُ بِها دُونَ اللّه  عَزَّوَجَلَّ والرِّضا بِما اُعطىَ وألاّ تَعصیَهُ بِنِعمَتِهِ و تُخالِفَهُ بِشَى ءٍ مِن أمرِهِ ونَهیِهِ بِسَبَبِ نِعمَتِهِ؛

کم ترین سپاسگزارى، این است که انسان نعمت را (مستقیما) از خدا بداند و جز او علتى براى آن نداند و نیز به آنچه خداوند عطایش کرده، خرسند باشد و با نعمت او مرتکب گناه وى نشود و نعمت خدا را وسیله مخالفت با امر و نهى او قرار ندهد.

التوحید، ص 127

حدیث (7) قال رسول الله صلى الله علیه و آله :

إنَّ اللّه  لَیَرضى عَنِ العَبدِ أن یَکُلَ الکلَةَ فَیَحمَدَهُ عَلَیها أو یَشرَبَ الشَّربَةَ فَیَحمَدَهُ عَلَیها؛

خداوند از بنده اى که پس از خوردن لقمه اى غذا و یا آشامیدن جرعه اى او را سپاس مى گوید، خشنود مى گردد.

نهج البلاغه، خطبه 178

حدیث (8) قال الصادق علیه السلام :

أوحَى اللّه  تَعالى إلى موسى علیه السلام یا موسى اُشکُرنى حَقَّ شُکرى فَقالَ : یا رَبِّ وَکَیفَ أشکُرُکَ حَقَّ شُکرِکَ، ولَیسَ مِن شُکرٍ أشکُرُکَ بِهِ إلاّ وأنتَ أنعَمتَ بِهِ عَلَىَّ؟! فَقالَ : یا موسى اَلنَ شَکَرتَنى حینَ عَلِمتَ أنَّ ذلِکَ مِنّى؛

خداى تعالى به موسى علیه السلام وحى فرمود که : اى موسى مرا چنان که باید شکر کن . موسى عرض کرد : پروردگارا چگونه تو را چنان که باید شکر گویم حال آن که هر شکرى که تو را مى گویم خود نعمتى است که تو به من ارزانى داشته اى؟ فرمود : اى موسى حال که دانستى توفیق آن شکر را هم من به تو داده ام ، شکر مرا ادا کرده اى .

نهج البلاغه، خطبه 91

حدیث (9) قال الرضا علیه السلام :

اِعلَمُوا أ نَّکُم لا تَشکُرونَ اللّه  تَعالى بِشَى ءٍ بَعدَ إیمانٍ بِاللّه  وبَعدَ الاِعتِرافِ بِحُقوقِ أولیاءِ اللّه  مِن آلِ مُحمّدٍ رَسولِ اللّه  صلى الله علیه و آله أحَبَّ إلَیهِ مِن مُعاوَنَتِکُم لاِءخوانِکُمُ المُؤمِنینَ عَلى دُنیاهُم؛

بدانید که بعد از ایمان به خدا و بعد از اعتراف به حقوق اولیاء اللّه  از آل محمد پیامبر خدا صلى الله علیه و آله هیچ شکرى نزد خدا خوشایندتر از این نیست که برادران مؤمن خود را در امور دنیایشان یارى رسانید .

غررالحکم، ج2، ص451، ح3260

حدیث (10) قال الجواد علیه السلام :

نِعمَةٌ لاتُشکَرُ کَسَیِّئَةٍ لاتُغفَرُ؛

نعمتى که سپاسگزارى نشود مانند گناهى است که آمرزیده نشود.

غررالحکم، ج6، ص441، ح10926

حدیث (11) امام سجاد علیه السلام :

و اَمّا حَقُّ ذِى المَعروفِ عَلَیکَ فَان تَشـکُرَهُ وَ تَذکُرَ مَعروفَهُ وَ تَـکسِبَهُ المَقالَةَ الحَسَنَةَ وَ تُخلِصُ لَهُ الدُّعاءَ فیما بَینَکَ وَ بَینَ اللّه  عَزَّوَجَلَّ، فَاِذا فَعَلتَ ذلِکَ کُنتَ قَد شَکَرتَهُ سِرّا وَ عَلانیَةً ثُمَّ اِن قَدَرتَ عَلى مُکافاتِهِ یَوما کافَیتَهُ؛

حق کسى که به تو نیکى کرده ، این است که از او تشکر کنى و نیکى اش را به زبان آورى و از او به خوبى یاد کنى و میان خود و خداى عزّوجلّ برایش خالصانه دعا کنى ، هرگاه چنین کردى بى گمان در پنهان و آشکار از او تشکر کرده اى . سپس اگر روزى توانستى نیکى او را جبران کنى ، جبران کن .

خصال، ص 568

حدیث (12) امام على علیه السلام:

زیادَةُ الشُّکرِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تَزیدُ فِى العُمرِ وَ تَفسَحُ فِى الجَلِ ؛

شکرگزارى فراوان و صله رحم، عمر را زیاد مى کنند و بر مُهلت زندگى مى افزایند.

عیون الحکم والمواعظ، ص 275، ح 4999

حدیث (13) امام على علیه السلام:

اَلعَفافُ زِینَهُ‌ الفَقرِ، وَ الشُّکرُ زِینَهُ الغِنَی. 
خویشتن داری، زینت فقر است و سپاس گزاری زینت غنا و توانگری.

تحف العقول، ص 75

حدیث (14) امام على علیه‏السلام :

شُکرُ المُؤمِنِ یَظهَرُ فی عَمَلِهِ، شُکرُ المُنافِقِ لا یَتَجاوَزُ لِسانَهُ؛

سپاسگزارى مؤمن در کردارش آشکار مى‏شود، [امّا] سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى‏رود.

غررالحکم، ح 5661 و 5662

حدیث (15) امام حسن علیه السلام:

اَلخَیرُ الَّذِی لا شَرَّ فِیهِ، اَلشُّکرُ مَعَ النِّعمَة وَ الصَّبرُ عَلَی النّازِلَة؛

خیری که هیچ شری در آن نیست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت ناگوار است .

تحف العقول، ص 237

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

حد فهم بی سواد های ما مایه افتخار است+ عکس

بیسواد

دوستان به زودی با مطالب خوبی در خدمتون خواهم بود، بخاطر تاخیر چند هفته ای عذر خواهی می کنم

مطلب مرتبط :

هیس منتقدان، کم سوادند حرف نمی زنند

الحمدلله

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم