تراز

باید در تراز انقلاب بود

۴۶ مطلب با موضوع «دل نـوشـتــه» ثبت شده است

بیسکوییت ها رو حتما قبل از تعارف، امتحان کنید

شنیده بودم فرزندی برای خرید سیب به بازار رفته بود و مادر تاکید کرده بود که مراقب باش، سیب های کرم زده نخری، فرزند هم برای امتحان همه سیب ها رو گاز زد.

چند وقت پیش برای صبحانه بسته ای بیسکوییت خریدم، به یکی از همکارانم که بسیار رک و صریح صحبت می کند تعارف کردم و اتفاق زیر افتاد:

  بیسکوییت نخ دار 1   بیسکوییت نخ دار

احتمالا بعد از دیدن این تصاویر حدس زده اید که این همکار ما چه واکنشی داشته است...

من هم از تجربه این ماجرا استفاده کردم و تصمیم گرفتم برای این گونه موارد حتما از قبل از صحت آن اطمینان حاصل کنم. ولی باز هم نتیجه خوبی نداشت؛ برای مادرم کد شارژ فرستادم اما خیلی ناراحت شده بود که چرا کد استفاده شده به من داده ای؟

من فقط از صحت کد مطمئن شده بودم. مقصر کیست؟

الحمدلله

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
تراز قلم

بیایید بیشتر حواسمان را جمع و هوسمان را پرت کنیم

Havas = Havas

این تلقین است ، هوشیار باشید

عفت، مرد و زن نمی شناسد با همه افراد جامعه سروکار دارد . جامعه ای که خانواده هایش فرزندان خود را عفیف پرورش می دهد و در این امر  خود را مسئول می داند، جامعه ای امن ،با فرهنگ و دارای تمدن است. عفت در این گونه جوامع به عنوان یک ارزش تعریف و مورد پذیرش همگان قرار گرفته است . اگر جامعه ای به سمت فرهنگ عفیف بودن گام بردارد یکی از ستون های استوار پایداری خود را بنا کرده است. حال دشمنان یک جامعه اگر بخواهند زیر بنای یک جامعه ی با اصالت فرهنگی را تخریب نمایند ، یکی از گزینه های آنها کم رنگ کردن این خوی انسانی در بین اعضای آن جامعه است و چون زنان در امر عفاف محسوس تر هستند و در صورت ذره ای غفلت، نمود بیشتری دارند ، دشمنان هم بیشتر بر روی این قشر از جامعه فعالیت های مخرب خود را برنامه ریزی می کنند . 

 

 

این جاست که با خواندن جمله این متفکر غربی حساسیت ها بیشتر شده و باید عزم ها را قوی تر و کمر همت را محکم تر از قبل برای مقابله با حیله های بد خواهان ناموسمان بست.

 

باید که بیشتر حواسمان را جمع و هوسمان را پرت کنیم

 

اگر هوشیار باشیم و با اصالت خودمان صحبت کنیم، فریب نخواهیم خورد

فقط برای نمونه: آیا این دو برابرند؟

Havas = Havas

حواس برابر هوس نیست!

الحمدلله

۱۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
تراز قلم

دیروز تولدم بود اما...

کنار مزار پدر شهیدش نشست.

بغضش ترکید با گریه گفت: پدر دیروز تولدم بود.

و من مثل تمام سال های گذشته شمع هایم را بی آنکه تو کنارم باشی،
فوت کردم.

پدر امروز من 26 ساله شدم و این

یعنی یک سال از تو بزرگترم.
چه طعم تلخی دارد، وقتی یکسال از پدرت پیرتر باشی

پ ن :

نمی دونم می تونید تصور کنید یا نه 

من وقتی خودمو تو این قصه متصور شدم ، 

تازه متوجه شدم چقدر تنهان این فرزندان شهیدی که بعضی ها انگهای مختلف بهشون میزنن

دیروز گزارشی از یه مادر شهید دیدم که براشون فیلم "شیار 143" رو اکران خصوصی گذاشته بودن. به قدری تحت تاثیر حرفای یکی از مادرای شهدا قرار گرفتم که تا 15 دقیقه نمی تونستم جلوی هق هق خودمو بگیرم.

این مادر می گفت 31 ساله که منتظر اومدن پسرشه، می گفت "اگه امام زمان (عج) صلاح بدونه حتی به یه بند انگشتشم  راضی ام البته اگه صلاح می دونه"

همین برای من پر مدعا کافیه

الحمدلله

مطالب مرتبط:

با دید این عکس اگه بارونی نشدی، احتمالا دل نداری

دلایل برتری زنان مسلمان به حوری بهشتی

تندیس شدن سخته

اگه میخواید ثواب کنید....

بقضی که خریدارش خداست

پدری که راضی به گردن زدنی پسرش شد

داستان کوتاه :: دختری که آرزوش مرگ پدره!

۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تراز قلم

الحمدلله

هیچ وقت از شکر خدا غافل نشید

شکر

که بعد از اون نتیجه جز انحراف نداره

احادیثی در مورد شکر گذاری از خداوند مهربان و متعال:

حدیث (1) قال الصادق علیه السلام :

لَو کانَ عِندَ اللّه  عِبادَةٌ تَعَبَّدَ بِها عِبادُهُ المُخلِصُونَ أفضَلَ مِنَ الشُّکرِ عَلى کُلِّ حالٍ لاَءطلَقَ لَفظَهُ فیهِم مِن جَمیعِ الخَلقِ بِها فَلمّا لَم یَکُن أفضَلَ مِنها خَصَّها مِن بَینِ العِباداتِ وخَصَّ أربابَها، فَقالَ تَعالى (وقَلیلٌ مِن عِبادىَ الشَّکُورُ)؛

اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شکرگزارى در همه حال بود که بندگان مخلصش با آن عبادتش کنند ، هر آینه آن کلمه را درباره همه خلقش به کار مى برد ، اما چون عبادتى بهتر از آن نبود از میان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ویژه گردانید و فرمود : «واندکى از بندگان من سپاسگزارند» .

کنزالعمال، ج13، ص151، ح36472

حدیث (2) قال رسول الله صلى الله علیه و آله :

اَلطّاعِمُ الشاکِرُ لَهُ مِن الأجرِ کَأجرِ الصائمِ المُحتَسِبِ ، والمُعافَى الشاکِرُ لَهُ مِن الأجرِ کَأجرِ المُبتَلَى الصّابِرِ ، والمُعطَى الشاکِرُ لَهُ مِن الأجرِ کَأجرِ المَحرومِ القانِعِ؛

سیرِ سپاسگزار اجرش همانند روزه دارى است که براى خدا روزه مى گیرد ، تندرستِ سپاسگزار همانند آن اجرى را دارد که بیمارِ شکیبا و بخشنده سپاسگزار همان اجر را دارد که تنگدست قانع .

کنزالعمال، ج10، ص143، ح28731

حدیث (3) قال الحسین علیه السلام :

شُکرُکَ لِنِعمَةٍ سالِفَةٍ یَقتَضى نِعمَةً آنِفَةً؛

شکر تو بر نعمت گذشته، زمینه ساز نعمت آینده است.

نزهة الناظر و تنبیه الخاطر،ص80
 

حدیث (4) قال على علیه السلام :

أکثِر أن تَنظُرَ إلى مَن فُضِّلتَ عَلَیهِ، فإنَّ ذلِکَ مِن أبوابِ الشُّکرِ؛

به کسى که بر او برترى داده شده اى بسیار بنگر، زیرا این کار یکى از انگیزه هاى شکرگزارى است.(به ضعیف تر از خودت بسیار نگاه کن که موجب شکرگزاری ات از خداوند می گردد)

التوحید، ص 63

حدیث (5) قال الصادق علیه السلام :

ما مِن عَبدٍ أنعَمَ اللّه  عَلَیهِ نِعمَةً فَعَرَفَ أنَّها مِن عِندِ اللّه  إلاّ غَفَرَ اللّه  لَهُ قَبلَ أن یَحمَدَهُ؛

هیچ بنده اى نیست که خداوند به او نعمتى دهد و او آن را از جانب خدا بداند مگر آن که، پیش از سپاسگویى او، خداوند بیامرزدش.

نهج الفصاحه، ح 781

حدیث (6) قال الصادق علیه السلام :

أدنَى الشُّکرِ رُؤیَةُ النِّعمَةِ مِنَ اللّه  مِن غَیرِ عِلَّةٍ یَتَعَلَّقُ القَلبُ بِها دُونَ اللّه  عَزَّوَجَلَّ والرِّضا بِما اُعطىَ وألاّ تَعصیَهُ بِنِعمَتِهِ و تُخالِفَهُ بِشَى ءٍ مِن أمرِهِ ونَهیِهِ بِسَبَبِ نِعمَتِهِ؛

کم ترین سپاسگزارى، این است که انسان نعمت را (مستقیما) از خدا بداند و جز او علتى براى آن نداند و نیز به آنچه خداوند عطایش کرده، خرسند باشد و با نعمت او مرتکب گناه وى نشود و نعمت خدا را وسیله مخالفت با امر و نهى او قرار ندهد.

التوحید، ص 127

حدیث (7) قال رسول الله صلى الله علیه و آله :

إنَّ اللّه  لَیَرضى عَنِ العَبدِ أن یَکُلَ الکلَةَ فَیَحمَدَهُ عَلَیها أو یَشرَبَ الشَّربَةَ فَیَحمَدَهُ عَلَیها؛

خداوند از بنده اى که پس از خوردن لقمه اى غذا و یا آشامیدن جرعه اى او را سپاس مى گوید، خشنود مى گردد.

نهج البلاغه، خطبه 178

حدیث (8) قال الصادق علیه السلام :

أوحَى اللّه  تَعالى إلى موسى علیه السلام یا موسى اُشکُرنى حَقَّ شُکرى فَقالَ : یا رَبِّ وَکَیفَ أشکُرُکَ حَقَّ شُکرِکَ، ولَیسَ مِن شُکرٍ أشکُرُکَ بِهِ إلاّ وأنتَ أنعَمتَ بِهِ عَلَىَّ؟! فَقالَ : یا موسى اَلنَ شَکَرتَنى حینَ عَلِمتَ أنَّ ذلِکَ مِنّى؛

خداى تعالى به موسى علیه السلام وحى فرمود که : اى موسى مرا چنان که باید شکر کن . موسى عرض کرد : پروردگارا چگونه تو را چنان که باید شکر گویم حال آن که هر شکرى که تو را مى گویم خود نعمتى است که تو به من ارزانى داشته اى؟ فرمود : اى موسى حال که دانستى توفیق آن شکر را هم من به تو داده ام ، شکر مرا ادا کرده اى .

نهج البلاغه، خطبه 91

حدیث (9) قال الرضا علیه السلام :

اِعلَمُوا أ نَّکُم لا تَشکُرونَ اللّه  تَعالى بِشَى ءٍ بَعدَ إیمانٍ بِاللّه  وبَعدَ الاِعتِرافِ بِحُقوقِ أولیاءِ اللّه  مِن آلِ مُحمّدٍ رَسولِ اللّه  صلى الله علیه و آله أحَبَّ إلَیهِ مِن مُعاوَنَتِکُم لاِءخوانِکُمُ المُؤمِنینَ عَلى دُنیاهُم؛

بدانید که بعد از ایمان به خدا و بعد از اعتراف به حقوق اولیاء اللّه  از آل محمد پیامبر خدا صلى الله علیه و آله هیچ شکرى نزد خدا خوشایندتر از این نیست که برادران مؤمن خود را در امور دنیایشان یارى رسانید .

غررالحکم، ج2، ص451، ح3260

حدیث (10) قال الجواد علیه السلام :

نِعمَةٌ لاتُشکَرُ کَسَیِّئَةٍ لاتُغفَرُ؛

نعمتى که سپاسگزارى نشود مانند گناهى است که آمرزیده نشود.

غررالحکم، ج6، ص441، ح10926

حدیث (11) امام سجاد علیه السلام :

و اَمّا حَقُّ ذِى المَعروفِ عَلَیکَ فَان تَشـکُرَهُ وَ تَذکُرَ مَعروفَهُ وَ تَـکسِبَهُ المَقالَةَ الحَسَنَةَ وَ تُخلِصُ لَهُ الدُّعاءَ فیما بَینَکَ وَ بَینَ اللّه  عَزَّوَجَلَّ، فَاِذا فَعَلتَ ذلِکَ کُنتَ قَد شَکَرتَهُ سِرّا وَ عَلانیَةً ثُمَّ اِن قَدَرتَ عَلى مُکافاتِهِ یَوما کافَیتَهُ؛

حق کسى که به تو نیکى کرده ، این است که از او تشکر کنى و نیکى اش را به زبان آورى و از او به خوبى یاد کنى و میان خود و خداى عزّوجلّ برایش خالصانه دعا کنى ، هرگاه چنین کردى بى گمان در پنهان و آشکار از او تشکر کرده اى . سپس اگر روزى توانستى نیکى او را جبران کنى ، جبران کن .

خصال، ص 568

حدیث (12) امام على علیه السلام:

زیادَةُ الشُّکرِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تَزیدُ فِى العُمرِ وَ تَفسَحُ فِى الجَلِ ؛

شکرگزارى فراوان و صله رحم، عمر را زیاد مى کنند و بر مُهلت زندگى مى افزایند.

عیون الحکم والمواعظ، ص 275، ح 4999

حدیث (13) امام على علیه السلام:

اَلعَفافُ زِینَهُ‌ الفَقرِ، وَ الشُّکرُ زِینَهُ الغِنَی. 
خویشتن داری، زینت فقر است و سپاس گزاری زینت غنا و توانگری.

تحف العقول، ص 75

حدیث (14) امام على علیه‏السلام :

شُکرُ المُؤمِنِ یَظهَرُ فی عَمَلِهِ، شُکرُ المُنافِقِ لا یَتَجاوَزُ لِسانَهُ؛

سپاسگزارى مؤمن در کردارش آشکار مى‏شود، [امّا] سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى‏رود.

غررالحکم، ح 5661 و 5662

حدیث (15) امام حسن علیه السلام:

اَلخَیرُ الَّذِی لا شَرَّ فِیهِ، اَلشُّکرُ مَعَ النِّعمَة وَ الصَّبرُ عَلَی النّازِلَة؛

خیری که هیچ شری در آن نیست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت ناگوار است .

تحف العقول، ص 237

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

کــُری خونی دربی + عکس جذاب

توجه                              پی نوشت مهم تر از متن می باشد                                توجه

6تایی

البته همه در جریان هستید که این فقط چندتا از .......... و فقط توی تاریخ دور و نزدیک و فعلا از یادآوری 6 تایی های میانه صرف نظر میکنیم

هه هه

خب جدا از کل با دوستان استقلالی ، اما واقعا امروز فک می کنم آمادگی تیمی شما بیشتر از پرسپولیس باشه

هر چند که هیچ وقت یه پرسپولیسی 6 آتیشه نبودم و شاید توی چند ساله گذشته جمعا 10 بازی کامل ازش ندیدم اما خب آروزم اینه که دو تیم خوب بازی کنن تا افرادی که برای این بازی وقت می ذارن، آخرش از این کارشون پشیمون نشن و در انتها پرسپولیس ببره D: ( چیه ؟! دوس دارم )

گذشته از شوخی دعا می کنم بعد از این بازی از دو باشگاه فرهنگی بزرگ ایران، شاهد ترقی فرهنگ باشیم، هرچند که آرزو بر جوانان ........

در کل به برنده نتیجه و اخلاق تبریک میگم


پی نوشت:

این حرف رو دوست ندارم بزنم اما اگر تعداد منتظران دربی بیشتر از مستمعین صدای «بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین» بود، شاید این جمعه .......


مطالب مرتبط :

معنی انتظار این است؟؟؟

این حرف رو دوست ندارم بزنم اما اگار تعداد منتظران دربی بیشتر از مستمعین صدای «بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین»
۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
تراز قلم

هشدار به محبین اهل بیت (ع)

دوستان هوشیار باشید
 گروهی تو این روزهای خاص می خواد به اسمهای مختلف جشن های رو برای بچه حزب اللهی ها تو سراسر کشور راه بندازه و با منتشر کردن تصاویرو ویدئو هایی از اون جشن ها و سوءاستفاده از این جشن ها در فضای رسانه ای و مجازی؛ این انسجام وحدتی که با عنایت امام زمان(عج) و خون شهدا و درایت رهبری به دست اومده رو نابود کنند.

عاجزانه ازتون می خوام که مراقب حرکات این گروه ها باشید و این مطلب رو به اطلاع همه دوستان و اطرافیانتون برسونید

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

بیشتر حواسمان را جمع کنیم

Havas = Havas

این تلقین است ، هوشیار باشید

عفت، مرد و زن نمی شناسد با همه افراد جامعه سروکار دارد . جامعه ای که خانواده هایش فرزندان خود را عفیف پرورش می دهد و در این امر  خود را مسئول می داند، جامعه ای امن ،با فرهنگ و دارای تمدن است. عفت در این گونه جوامع به عنوان یک ارزش تعریف و مورد پذیرش همگان قرار گرفته است . اگر جامعه ای به سمت فرهنگ عفیف بودن گام بردارد یکی از ستون های استوار پایداری خود را بنا کرده است. حال دشمنان یک جامعه اگر بخواهند زیر بنای یک جامعه ی با اصالت فرهنگی را تخریب نمایند ، یکی از گزینه های آنها کم رنگ کردن این خوی انسانی در بین اعضای آن جامعه است و چون زنان در امر عفاف محسوس تر هستند و در صورت ذره ای غفلت، نمود بیشتری دارند ، دشمنان هم بیشتر بر روی این قشر از جامعه فعالیت های مخرب خود را برنامه ریزی می کنند . 

 

این جاست که با خواندن جمله این متفکر غربی حساسیت ها بیشتر شده و باید عزم ها را قوی تر و کمر همت را محکم تر از قبل برای مقابله با حیله های بد خواهان ناموسمان بست.

 

باید که بیشتر حواسمان را جمع و هوسمان را پرت کنیم

اگر هوشیار باشیم و با اصالت خودمان صحبت کنیم، فریب نخواهیم خورد

فقط برای نمونه: آیا این دو برابرند؟

Havas Havas

حواس برابر هوس نیست!

باز نشر

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
تراز قلم

تندیس شدن سخته

چند سال پیش تو مسجد دانشگاه یه جمله خوندم ، قبل از نماز ظهر بود ،ما که نمازمون روح نداره اما اون نماز واقعا تو فکر بودم 

یعنی اگه نماز جماعت نبود ، مطمئن بودم که تا چند ساعت می شستم و به اون جمله فکر می کرد

نوشته شده بود :

تندیس

اگه می خوای لذت ایستادن رو بچشی ، باید اول بشکنی(خم بشی) به زانوهات فشار بیاری و سختی نگه داشتن بارهای روی دوشت رو تحمل بکنی .

با خوندنش ناگهان یاد یه جمله دیگه افتادم :

اگه سنگی تحمل ضربات تیشه رو نداشته باشه، هیچ گاه تندیسی زیبا نخواهد شد

و این بود که نشستم و با خودم فکر کردم،

- چقدر مشکلات داشتم و دارم 

- چقدر زخم زبون ها شنیدم و می شنوم

- چقدر بی احترامی ها دیدم و می بینم 

- چقدر نا ملایمتی ها روزگار رو کشیدم و می کشم

- چقدر تهمت ها رو به زدن و می زنن

- چقدر خون جگر ها رو خوردم و می خورم

- چقدر اشکهام باریدن و می بارن

- چقدر درد ها رو کشیدم و می کشم

- چقدر زخم ها رو زدن و می زنن

- چقدر تنهایی ها رو .........

- چقدر 

- چقدر

- چقدر.................................

و این قصه سر دراز دارد.

اما با فکر کردن به این دو جمله معنی این سطر ها برام عوض میشه. منظورم این نیست که این زجر ها برام آسون میشه، نه ؛ فقط مزه هاشون تغییر می کنه

حتما براتون پیش اومده که گاهی می خوایید مثلا برید میوه بخرید( هدف خرید میده است)

اگه قرار باشه برای خودتون بخرید، یه نگاه معمولی به میوه ها می کنید و شاید با قیمت معمولی تری هم بتونید همون میوه رو تهیه کنید.

اگه بخوایید برای خانواده خریداری کنید، مسلما به کیفیت میوه، توجه بیشتری دارین حتی اگه قرار باشه هزینه بیشتری رو پرداخت کنید.

اما اگه یه مهمون ویژه داشته باشید دیگه فقط به این محل نگاه نمی کنید، می رید و می گردین و از بهترین مغازه با کیفیت ترین میوه شهر رو با قیمت چند برابر می خرید.

هدف یکی بود،وسیله هم که شما باشید یکسان بود. ولی علت باعث می شود که تلاش ها فرق کنه.

و این تموم اون چیزی بود که من رو به فکر فرو برده بود.

من برای چی باید چقدر تلاش کنم؟

خدا رو شاکرم که باره دیگه تو این زمان که از هر جهت تحت فشار هستم، این جمله رو بیادم آورد تا دوباره بتونم توی اهدافم بازبینی کنم و برای ادامه راه مصمم تر و پر قدرت تر قدم بردارم.

خیلی وقت نیست که مسئولیت های سنگین تری نسبت به شونه های ضعیفم رو روی شونه هام احساس می کنم و اگه کمک و یاری مداوم خداوند مهربون نبود، تا به حا حتما به کرّت زیر فشار این بار ثقیل تمامأ خرد شده و توانایی تحمل اون رو نداشتم.

لیکن از اونجایی که خدا خودش می دونه من به اون توکل کردم و زانوان این بنده حقیرش نای استقامت در مقابل ثقل مسئولیت محوله رو نداره، خودش به هر نوع و با هر وسیله ای که شد یاری کرد و حق خدایی رو به گردن منه رو ضعیف ادا کرد.

انشالله با کمک و یاری و خودش و یاری فرشته خودش بتونم شکر این نعمات رو هرچند اندک و لی در خور توان به جا بیارم .

گاهی گمان نمی کنی و می شود.........

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

کمی صبورتر باشید تا ......

گاهی اوقات پیش میاد که خبر؛ مطلب یا سخنی در مورد چیزی که برای ما ارزشمند یا اصول فکری ماست، به ما می رسد که در وهله اول شاید مخالف با فکر ما باشد. یا حتی در بدترین شرایط کاملا مخالف با نظر ما باشد.

خب حالا شما اگه بودید چه واکنشی داشتید؟

* می رفتید تو شکم طرف 

* یه سیلی می زدید به طرف مثه فرفره تا سالی دیگه دور خودش بچرخه

* بهش می گفتید : کثافت بی شعور آشغال، بعد ول می کردین می رفتین

* با لبخند یه کادو بهش میدادید بعد سوار ماشین می شدید و از شهر می رفتین بیرون و در حالتی که از ماشین پیاده شدین و دارین یه نوشیدنی خنک میل می کنید ریموت رو از جیبتون در آورده و با نگاهی به شهر دکمه رو فشار میدید و خیلی ریلکس به صحنه انفجار اون کادو که الان تا شعاع 2 کیلومتری همه رو به پودر تبدیل کرده، نگاه می کنید.

:)

واقعا واکنش شما چطوریه؟

حالا از شوخی گذشته، شاید بهتر باشه قبل از هر گونه تصمیم گیری و واکنشی، به دنبال صحت کلام و از اون مهم تر اصل اون مطلب  یا سخن باشیم. این عکس العمل چندتا حسن داره :

* فرصت بیشتری برای فکر کردن و صحبت کردن دارین، که نکنه با عجله قضاوتی بکنید که بعدا مجبور بشین عذرخواهی کرده سر افکنده بشید

* متانت و وقار خودتون حفظ می کنید و با آرامش بیشتر و ادله محکم تر صحبت می کنید

* آبروتون رو حفظ می کنید، چون طوری صحبت نکردین که بعدا پشیمون بشید که ای کاش با اطلاعات بیشتر حرف می زدم

* تورم و بیکاری رو حفظ می کنید و با توسعه اشتغال، تولید ملی رو رونق می دین.( اولش شاید فک کنید که این ربطی به بحث نداره ولی اگه خوب دقت کنید حتما یه ربطی پیدا می کنید)

بعــــله دوستان در حالت کلی با آرامش بیشتر و عدم قضاوت زود هنگام، مطمئنا واکنش معقولانه تر و موثرتری خواهید داشت.

مسعود و رئوف باشید

الهی آمین




نظر شما:

حسن:

چه خوب بود که یکی از واکنش های ما به شنیدن خبر را جستجو برای منبع خبر مطرح میکردی.مخصوصا تو فضای مجازی.چرا که انقدر سبک های شیطانی برای انتقال یام هست که واقعا انسان را گمراه میکند

زائر باران:

سلام
راهکارهای اخیر جدای از طنز بالاترش خوب بود.
درست هم همین است.
فرق حق و باطل و شنیدن و دیدن 4 انگشت است.

پیمان:

سلام 
تمامی نظراتتون خوب و قابل احترامه اما حرف اصلی و دوستمون زد که فاصله بین دیدن و شنیدن 4انگشته
به نظر من در تمام مراحل زندگی فقط صبر لازمه بهتر ادامه دادن هست.
                                                   
                                                       امید به فرادایی بهتر 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تراز قلم

نمی شود به خدا

مخواه مصلحت اندیش و منطقی باشم...

نمی شود به خدا
پای عشق در کار است

یا امام رضا(ع) دارم میام پابوسیت ، ولی خیلی دیر میگذره این چند روز مونده به موعد وصال،

خودت یه کاری کن، دلی که دیگه نمونده ولی نبض همین تکه های باقی، رضا رضاست.

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم