بجای دفاع، پاتک بزنیم

این مشکل جدیدی ست که راه گم کرده ها گرفتارش شده اند.
گاهی اوقات ما راه مقابله را فقط توی مقابله به مثل می بینیم و این یعنی توی زمین حریف بازی کردن. این اشتباه، ما نباید فقط دفاع کنیم ، دفاع فقط توی زمان جنگ حقیقی است، که اسلام به ما دستور داده از حریممون دفاع کنیم ، اما توی جنگ نرم موضع ما تنها دفاع نیست، باید حمله کرد، یادمون نره ، بهترین دفاع حمله اس.

جدیدا متوجه شده ام یه انجمن فرانسوی "مسابقه ملکه زیبایی" رو بین مسلمانان راه انداخته و یه خانم ایرانی هم شرکت کرده و جزء 20 نفره اول هستن. بعد برای اسلامیزیته کردن مسابقه گفتن که ملاک های ما حجاب و تلاوت قرآن هست و ما این مسابقه رو برای مقابله با "مسابقه جهانی ملکه زیبایی آمریکایی ها" راه انداختیم؛

چندتا مسئله این جا وجود داره، اگه قصد مسئولین برپا کننده این مسابقات واقعا خیر بوده( که من بسیار مشکوکم دلیلش هم خواهم گفت)  چرا اسمش رو" ملکه زیبایی " انتخاب کردن، میذاشتن "ملکه مسلمان" یا " بانوی مسلمان" و از این قبیل اسامی در شأن زن مسلمان، آخه زیبایی چه دخلی به تلاوت قرآن داره،مگه کسی که از لحاظ صورت زیبایی خاص نداره نمی تونه محجبه باشه و قرآن بخونه؟؟؟

نتیجه تمام این کارا میشه این که ما بشینیم ببینیم دشمن چی کار می کنه و ما مقابله کنیم،

نه برادر من، نه خواهر من

ما باید به جای دفاع محض، پاتک بزنیم

این یعنی شیعه ی به روز بودن ، به روز بودن که این نیست بشینیم فقط کارهای دشمنان رو رصد بکنیم و برنامه بریزیم چه گاردی برای دفاع کردن داشته باشیم.

 

دلیل شک منم اینه که فرانسه توی مدارس، ادارات و دانشگاهها حجاب رو ممنوع کرده بعد چه طور راضی به برگذاری این فستیوال شده، مطمئنا نیت سوءی پشت این قضیه وجود داره.

 

حالا این همه بد گفتم و کامتون رو تلخ کردم ، اجازه بدین کمی هم از کارهای مثبت بگم

اخیر غربی ها توی رسانه هاشون مثله ان بی سی(NBC) و بی بی سی (BBC) و واشنگتن پست و چندتا دیگه، از نفوذ ایران و تفکر شیعه در کشور های آمریکای جنوبی اظهار نگرانی شدیدکردند و گفتن: ایران سعی در نفوذ تفکر شیعه در قاره آمریکا و قصد فروپاشی آمریکا از درون را دارد.

عزیزان، شما اگه اهل رسانه و تحلیل باشید متوجه خواهید شد که این گونه با ترس صحبت کردند و اعتراف از زبان این رسانه های چه معنی و مزه شیرینی برای فعالان فرهنگی ما داره، و البته بار رو بر دوششون سنگین تر میکنه، که فعالیت های فرا کشوری خودمون را غنی تر و وسیع تر انجام بدیم.

مردم دنیا تشنه هستند بیاید آب گوارا بهشون بدیم و صد البته ابتدا باید خودمون اون آب گوارا رو بدست بیاریم و در مرحله بعدی بتونیم همون طور پاک و گوارا به کام بقیه بچشونیم.

پس گام اول خود سازیست، بعد از اون انتقال پیام

کرمتو قربون یا رضا(ع)

من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند 

 

به چه مقدار به زائر بدهم؟ فکر کند 

 

امسال هم از سفره کرم بی منتت، ای رضا جان(ع) خیرترین ها رو نصیبم کن

مولا و آقای من ، از تو عاقبت بخیری توی این دنیا و شفاعت در روز حساب رو مسئلت دارم.

چگونه کنار هم بمانیم

خیلی از دوستی ها و برخی از زندگی ها وجود دارد که طرفین این رابطه ازش راضی نیستند و مدام اظهار شکایت می کنند علت این نارضایتی رو میشه تو این جمله خلاصه کرد 

آنچه آدمـــــها را در کنــــار هم نگــــه میدارد
شبــــــاهت هایشان نیست
درک و شعورشــــان نسبت به تـــــفاوت هایشان است.!

 

هیچ کس کامل نیست و همه بگونه ای دارای نقوص و ایراداتی هستیم پس اگر از طرف مقابل ایرادی بگیریم مسلما او نیز توانایی بیان نقص های مارا دارد. بر این اساس اگر بنا را در رابطه با دیگران بر ایرادگیری بگذاریم هیچ گاه به تفاهم و آسایش نخواهیم رسید. و این در حالی است که با درک متقابل نسبت به تفاوت ها و تاکید بیشتر بر اشتراکات می توان به بهترین نتیجه دست یافت.

چرخ دنده های یک ماشین را مد نظر بگیرید، چندین چرخ دنده ی کوچک و بزرگ کنار هم حرکت می کنند. رمز ادامه این روند تنها و تنها

"نادیده گرفتن تفاوت هاست" 

 

معنی انتظار این است؟؟؟

امروز جمعه است 

 

شیعیان جمعه ها منتظر ظهورند ، ظهور یار ، دیدار مولا، دیدار ولی امر ،‌دیدار سیدی که قرن هاست در طلب قدومش با حال آشفته ندبه ی غیبتش را زار می زنند.

بله ، امروز هم جمعه است و همه آشفته ایم 

آشفته 

و در انتظار 

در انتظار دیدار 

 

 

اما نه دیدار صاحب امر خویش بلکه دیدار ........ دربی 

از همه ارادتمندان حضرتش عذر خواهی می کنم، به هیچ وجه این انتظارها را نه می توان و نه می بایست با انتظار مهدی موعود (عج) مقایسه کرد.

 

اما در این چند روزه انتظار دربی آنقدر در میان مان جلوه گر بوده که معنای جمعه های انتظار برای مان تفسیری جدید پیدا کرد.

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

این گونه عشق را تفسیری دیگر می نویسم

گاهی اوقات بی خود و بی جهت نای نوشتن به دستم می دهم 

بی آنکه بدانم سبب این توان چیست و از کدامین طرف بین انگشتانم جان می گیرد

شاید آن حس غریب و قریبی ست که گه گاهی در این تنهایی به سراغم می آید و کام لحظات تلخم را شهدی شیرین می بخشد 

چند صباحی است با این حس خو گرفته ام ،

چقدر سخت است دور از جانان خود باشی در فراق دست هایت راهی جز لمس آسمان نیابد

این گونه عـشـــق را تفسیری دیگر می نویسم

و با ترنم های دیده از کویر محصورم، دشتی خواهم ساخت که همگان حسرتش را بر دل خود داشته باشند؛ تنها به یک بهانه دلم گیر است 

تو ... ،

بیایی

مولای من 

یا ابن الحسن

 

داستان واقعی: امام رضایم (ع) مرا به پا بوسی طلبید

دیروز توی محل کارم قرعه کشی شد برای سهمیه سفر به مشهد الرضا (ع) 

وقتی که بین همکارا این موضوع مطرح شد و قرار شد این انتخاب به قرعه باشد. اسامی همکاران توی یه کیسه جمع کردیم که چند نفر برای پا بوسی به مشهد برن. بزرگ مجموعه(آقای رستمی) رو برای برداشتن قرعه آوردیم. من دقیقا کنارش ایستاده بودم،

دلم هواتو کرده یا رضا (ع)

دلم خیلی هوای مشهد الرضا (علیه سلام) رو کرده ، جاتون خالی

پارسال این موقع همراه با همسرم و خانواده اونجا بودم 

 

برای صحنت دلتنگ شده‌ ام ای ضامن مهربانم 

تو رو به جوادت قسم امسال هم خودت همه شرایط رو فراهم کن  تا بیام پا بوست امام رئوفم، سلطانم، مولایم 

اخلاق

به نظرم بهتر بود اخلاق رو درّ گران میدونستند

هر کسی که مزیـّن به رنگ اخلاق باشد، طاووسی ست زیبا و دلپسند

با این که روابط اجتماعی نمود و جلوه خارجی و قابل لمس تری از اخلاق است اما  اخلاق تنها در روابط اجتماعی خلاصه و تعریف نمیشه.

فردی که در ارتباط با خودش اخلاق مدار نیست، نمی تواند خود را مقید به اخلاق بداند.

این مقوله مهمی است که بعد ها مفصل تر از به آن خواهم پرداخت.

خدا خیرتان دهد

به حق این لیلی قدر عزیز از خدای کریم می خوام به این مداحان عزیزی که میدوننن مجلس و چجور پیش ببرند و جمع کنند، خیر دنیا وآخرت عنایت کنه که سعی نمی کنند به هر نحو ممکن و با خوندن هر مصیبتی اشک مردم رو دربیارند.

اینا رو باید رو سر گرفت

خدا خیرتان دهد

اگه سیمتون وصل شد ما رو هم دعا کنید 

گاهی گمان نمی کنی ولی می شود

گاهی گمان نمی کنی ولی می شود
گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی استجابت است
گاهی نگفته قرعه بنام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود…

این شعر از دو سال پیش تا حالا باعث خیرات زیادی برام شد 

تمام این می شود-نمی شود ها در یک واژه مختصر میشود

 توکل