ای صاحب امر با زبان ناتوان و دلی آکنده از شرم ولی پر غرور از دانستن عظمت و کرامتت
ای صاحب امر با زبان ناتوان و دلی آکنده از شرم ولی پر غرور از دانستن عظمت و کرامتت
سلام ایمان. میوه ممنوعه من خود خدا بود. وارد حریمش شدم. راهم نداد. کشت مرا. کشت مرا. کشت مرا. ظاهرا نباید وارد این حریم می شدیم. چی بگم
دعاا کن تحویلمون بگیره
از عاشقیــــــــ،تباهیــــــ
از زندگیـــــــــــ،مصیبتــــــ
از دوستیـــــــــ،شکستــو
از سادگیــــــــ،خیانتـــــــ