تراز

باید در تراز انقلاب بود

دو تا دختر ...

دو نفر بودند. 
دو تا دختر که توی حوض خالی میدان شهید مطهری سنگر گرفته بودند.
دور و برشان پر بود از نیرو، اما نه خودی. 
هیچ کاری نمی شد برای شان کرد. 
خرمشهر تقریبا افتاده بود دست عراقی ها. 
حلقه محاصره ی میدان مطهری تنگ تر می شد. 
رفتیم پشت بام یک ساختمان. 
دو نفر بودند.
دو تا دختر که راه عراقی ها را آن همه مدت سد کرده بودند. 
فشنگ هاشان هم تمام شده بود گویا. 
خون خون مان را می خورد. 
باید برای شان کاری می کردیم .
.................... 
عراقی ها دیگر شلیک نمی کردند. 
می خواستند بگیرندشان، زنده! 
دیگر رسیده بودند به میدان که دو تا صدا آمد. 
تق...
تق... 
لوله های تفنگ را گرفته بودند سمت هم دیگر. 
آنها دو نفر بودند . 
دو تا دختر که توی حوض خالی میدان مطهری دراز کشیده بودند.


پینوشت: می گویند گاهی غیرت ارثی است، اندازه یک ارزن غیرت هم ارث نبرده ای از پیرمراد ما، تو وارث ژن های اشراقی هایی است که اوج افتخارشان محمد خاتمی است!

 مطلب مرتبط :

تفاوت مادر و دختر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تراز قلم

سخنان رهبری خطاب به عروس ها

امام خامنـه ای : دخترها! نگذاریـد جهیزیّه‌هـا را سنگیـن کننـد.

خداوند از زن و مرد تنها خوشش نمی‌آید. خدای متعال از زن و مرد تنها خوشش نمی‌آید، مخصوصا آن‌هایی که جوانند و بار اولشان است. مخصوص جوان‌ها هم نیست. خدای متعال از زندگی مشترک و مزدوج خوشش می‌آید. آدم تنها، مرد تنها و زن تنها که همـه عمر را به تنهایی می‌گذراند، از دید اسلامی چیز مطلوبی نیست . مثل یک موجود بیگانه است در مجموعه پیکره انسانی. اسلام این طور خواسته که خانواده، سلول حقیقی مجموعه پیکره جامعه باشد نه فرد تنها.
خطبه عقد ۷۵/۱۰/۰۵

 

 

مال و جمال، یا کمال؟ کدام انگیزه؟

اگر چنانچه کسی بخاطر مال و جمال ازدواج کند، طبق روایت ممکن است خدای متعال مال و جمال را به او بدهد و ممکن هم هست که ندهد. اما اگر چنانچه برای تقوا و عفاف قدم بگذارد و ازدواج بکند، خدای متعال به او مال هم خواهد داد جمال هم خواهد داد. ممکن است کسی بگوید جمال که اعطا کردنی نیست؛ یک کسی یا جمال دارد یا ندارد! معنایش این است که چون جمال در چشم شما و دل شما و در نگاه شماست، اگر انسان کسی را خیلی هم جمیل نباشد، دوست داشت او را جمیل می‌بیند. وقتی کسی را دوست نداشت هر چقدر هم جمیل باشد به نظر او جمیل نمی‌آید.
خطبه عقد ۷۷/۱۰/۱۳

 

مرد قوام است و زن ریحان

اسلام مرد را قوام و زن را ریحان می‌داند. این نه جسارت به زن است نه جسارت به مرد. نه نادیده گرفتن حق زن است نه نادیده گرفتن حق مرد؛ بلکه درست دیدن طبیعت آنهاست. ترازوی آنها هم اتفاقا برابر است؛‌ یعنی وقتی جنس لطیف و زیبا و عامل آرامش و آرایش معنوی محیط زندگی را در یک کفه می‌گذاریم، و این جنس مدیریت و کارکرد و محل اتکا بودن و تکیه‌گاه بودن برای زن را هم در کفه‌ی دیگر ترازو می‌گذاریم، این دو کفه با هم برابر می‌شود. نه آن بر این ترجیح دارد و نه این بر آن.
خطبه عقد ۷۸/۱۲/۲۲

 

مفهوم خوشبختی

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

امام زمان رو دوست دارید ؟

 

بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟

گفت: آره ! خیلی دوسش دارم

گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟

گفت: آره!

گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟

گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله

گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد

گفت: چرا؟

براش یه مثال زدم:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تراز قلم

خاطر جدید آقای هاشمی از امام(ره)

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

پوستر زیبای ازدواج

آنچه پیوند میان زوجها را استحکام می بخشد

اخلاق و رعایت موازین اسلامی است

امام خامنه ای مدظله العالی

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

تو را در کوچه نتوانم ببینم

وقتی این تصویر رو می بینم دلم غمباد می گیره..............

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تراز قلم

آمریکا خوب است اما .....

تصور کنید در حال دیدن یک فیلم سینمایی هستید. بازیگر نقش پلیس که یک بازیگر معروف و خوش سیماست در خودروی شیک و پرسرعت خود مشغول تعقیب ماشینی دیگر است که راننده آن یک سیاه پوست بد سیماست.

در ادامه پلیس در تلاش های زیاد که همراه با خلق صحنه های زیباست در صدد دستگیری مرد سیاه پوست است. در کشمکش های بسیاری مرد سیاه پوست با زیرکی و چالاکی از دست پلیس می گریزد. در این جا کارگردان با انتخاب تصاویر و موسیقی متن بسیار زیبای خود، قصد کمک به پلیس داستان خود را دارد و ما نیز به عنوان ببیننده، با افکاری که گاها به زبان نیز می آوریم از جلوی قالب تلویزیون سعی در کمک به پلیس را داریم و در خود این حس کمک را تقویت می کنیم تا بالاخره پلیس با حرکت خارق العاده خود باعث سرنگون شدن ماشین دزد قصه می شود.

در صحنه های بعدی از جدال این تو نفر صحنه های بسیار زیبایی می بینیم و در کشمکش این سکانس‌ها، هربار که مرد سیاه پوست ضربه یا لطمه ای به بازیگر معروف یا همان پلیس داستان می زند، ما با هیجانی خاص و حرکات صورت ناراحتی خود را نشان می دهیم. در این جا بر اثر هیجانی که بر ما غالب شده و حس " خوب دوستی " که در فطرت هر انسان وجود دارد، حال راضی هستیم که پلیس حتی با استفاده  از شیوه های نا جوانمردانه نیز به هر طریق ممکنی مرد بد قصه را از پای در آورد.

القصه همین حادثه نیز رخ می دهد و در صحنه ای که مرد سیاه پوست لحظه درنگ می کند با یک حرکت قدرتی و زیبا ولی کمی ناجوانمردانه، پلیس او را نقش زمین می کند اینجاست که ما به عنوان مخاطب فیلم خوشنود و راضی از صحنه ای بوجود آمده، لبخندی از سر سرور می زنیم و با خیالی آسوده‌تر لم داده و ادامه فیلم را می بینیم. 

و ثانیه به ثانیه در پی حل مشکلات پیش روی مرد اول و شخصیت خوب فیلم می رویم. تا اینکه در انتهای فیلم ناگهان به شیوه ای کاملا رندانه متوجه می شویم که تمام محاسبات و احساساتمان اشتباه بوده است و مرد سیاه پوستی که در ابتدای فیلم برای نابودی او لحظه شماری می کردیم و پس از به خاک افتادنش آسوده خاطر شدیم، وقتی پرده از مجهولات برداشته می شود متوجه اشتباهمان می شویم.

مرد سیاه پوست برای بر ملا کردن واقعیت پلیدی که در باند مافیای پلیس آمریکا وجود دارد، از دست پلیس ( بازیگر معروف) می گریزد و پلیس داستان ، خود سرکرده ی این مافیا بوده است که در پایان فیلم با از بین بردن ماهرانه ی مدارک ، مبرا از هرگونه اتهام می گردد.

*******************

در پایان این گونه فیلمها و که تعدادشان هم اندک نیست و با دیدن صحنه های نبرد پر هیجان، جلوه های ویژه حیرت انگیز و خارق العاده ای که مشاهده کرده اید، دیگر کار از کار گذشته است......

بله کار از کار گذشته و افکاری که مد نظر تولیدگنندگان این آثار بوده، اکنون در "ناخودآگاه" ما نقش بسته اند. هرچند که شاید در ضمیر "خودآگاه" ما این گونه نباشد. اما .................... از اثر آن فارغ نشویم که چگونه عوام که قشر اکثریت را تشکیل می دهد، درگیر کرده و فریب داده است.

شاید می پرسید چگونه می شود که قشر عوام به همین راحتی فریب بخورند. پاسخ شما تنها در اخباریست که خیلی کوتاه در لا به لای خبرهای مورد تاکید رسانه های ایالم متحده آمریکا محو می شود.

عناوینی هم چون تیر اندازی ، قتل، تجاوز و حمله نیروی پلیس یا امنیتی به مردم عادی در کشور آمریکا.

اگر در ذهن خود کنکاشی کنید متوجه سیلی از این گونه تیتر ها خواهید شد که بدلیل توجه این رسانه های به سایر اخبار و بزرگ نمایی آنها، این حوادث به نوعی نادیده گرفته شده اند.

حوادثی مانند قتل مریم کری در پیش چشمان فرزندش  ، این گونه حوادث به دلیل تغییر ذهن ناخودآگاه ما آنچنان که باید و شاید بر روی احساسات ما تاثیر گذار نخواهند بود. دلیلش هم کاملا مشهود است . همین آثار فخیم سینمایی غرب.

مادری را در پیش چشمان فرزندش با ضرب گلوله هایی پیاپی به قتل می رسانند. تنها به جرم تیره بودن رنگ پوستش، همه می دانیم که اگر این زن سفید پوست می بود، و اصالتی آمریکایی می داشت هرگز چنین رفتاری با نمی شد.

این اوضاع حقوق بشر است در آمریکای در رسانه های خود " مهد تمدن " .

- من معتقدم آمریکا مهد تمدن است، اما کدام تمدن ؟؟؟   تمدنی که افراد جامعه تنها " برده " باشند.

- من معتقدم آمریکا مدافع حقوق بشر است ؟؟؟ اما کدام حقوق بشر‌ ؟؟؟ بشری که راضی به بردگی برای امپراتوری او باشد

- من معتقدم آمریکا دوست دار مردم متدین است ؟؟؟ اما دینی که تنها در ساعتی خاص، روزی خاص، محلی خاص و مهمتر از همه دینی که فاقد باشد

نکته همین جاست دوستان، آمریکا حفظ کننده‌ی همه ارزش ها و حقوق و تعهد ها خواهد بود، اما تا هنگامی که منافعش در خطر نباشد

منافعی که گاها حتی به سود شهروندان درجه 1 کشور آمریکا نیز نیست و تنها برای رفاه قشری تنظیم شده است که حتی اگر از سرزمین های اشغالی به آمریکا مهاجرت کنند، کمتر از 1% جمعیت ایالت متحده را تشکیل می دهند.

ما نیز محکم بر اصول و اعتقادهای مان ایستاده ایم و ذره هم از ارزش های اسلام عزیز کوتاه نخواهیم آمد. عمری ایست برای حفظ ارزش های این دین الهی در سختی های فراوان روزگار گذرانده و به باروری رسیده ایم حال که جوانه های انقلابمان شکوفا شده اند از چه کوتاه بیاییم؟

تاریخ در مورد ما چه قضاوت می کند؟

چگونه برای  فرزندانمان توجیح کنیم که سی چند سال برای چه مقاومت کردیم؟، که چگونه با دشمن 60 ساله خود و پدرانمان دست دوستی داده ایم؟ مگر توانایی و نیروی انجام چه کاری را نداشتیم که دست به سوی او دراز کردیم؟

و هزاران هزار سوال بی پاسخ دیگر ؟

ما باید پاسخ گو باشیم، باید هوشیار باشیم، بی گدار به آب نزنیم، خود بین نباشیم آینده را با اعمال امروز می سازند، گاهی یک حرکت نابجا تمام سیاست ها و برنامه ریزی ها را بر باد می دهد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تراز قلم

خدا! من از تو و از هدیه ی تو ممنونم

نماز لحظه ی پرواز عاشقانه ی ماست
شبیه یک سفر خوب با هواپیماست

مسافران گرامی همه سوار شوند
که قصد قربت او آخرین توقف ماست

و شرط اول پرواز عاشقانه، وضوست
وضو به منزله ی یک بلیت،یک ویزاست

خلوص نیت تو مثل باند پرواز است
مجوز حرکت،ذکر سبز «بسم الله» ست

حضور قلب من وتو شبیه یک خلبان
به فکر بردن این تن به عالم بالاست

رکوع ،شکل دو بال بزرگ و نیرومند
برای اوج گرفتن و ترک این دنیاست

وسجده شدت پرواز آدم خاکی است
و جاگرفتن دل در حریم خوب خداست

سلام آخر تو یک فرود جانانه ست
رضای حضرت حق هم فرودگاه شماست

خدا!  من از تو و از هدیه ی تو ممنونم
که یک تولد دیگر برای انسان هاست

نماز کوکدک
*خدیجه پنجی...



« اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج »

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تراز قلم

دلم یه لحظه "زندگی" می خواد

درون یک قفسم، آسمانم از سنگ است

تمام سهمم از اینجا هوای بی رنگ است

به لحظه های غم انگیز این غروب قسم

دلم برای لحظه ای، "زندگی"، تنگ است

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

علت گرفتاری

همه فکر میکنند چون گرفتارند به خدا نمیرسند
اما چون به خدا نمیرسند گرفتارند........

گرفتاری

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم