تراز

باید در تراز انقلاب بود

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبری» ثبت شده است

سرخوش زسبـوی غم پنهــانی خویشم

سرخوش زسبـوی غم پنهــانی خویشم 
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم 

در بزم وصال تو نگـویـم زکم و بیـش 
چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم 

لـب بـاز نکـردم به خروشـی و فغـانی 
مـن محـرم راز دل طـوفــانـی خویشم 

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی 
عمری است پشیمان ز پشیمانی خویشم 

از شوق شکرخند لبـش جان نسپـردم 
شرمنـده جانـان ز گران جانـی خویشم 

بشکسته ‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر 
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم 

هر چند « امین » ، بستۀ دنیا نیـم اما 
دلـبـسـتـۀ یــاران خــراسـانـی خویشم

این شعر سروده ی آقاست...

شعر با قرائت دلنشین آقا

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
تراز قلم

یاور وبلاگی من

این شعر بسیار زیبا رو توی یکی از وبلاگای دوستان دیدم که برنده مسابقه وبلاگی شده بودن، پیش خودم گفتم نامردیه برا شما بازنشرش ندم .


یاور وبلاگی من / با من و همراه منی
پیرو خط رهبری/ تو یار آگاه منی

فضای سایبری ما / هرزه تموم قلماش
خوب اگه خوب بد اگه بد/ مرده دلای بلاگاش

هک نشه سایت من و تو / لینک دلت رو خوب بپا!
تو جنگ نرم سایبری / تنها نشه یه وقت آقا

یاور وبلاگی من / لایکر پست های منی
فیدخوان تو جای منه / هم صدا هم پای منی

قلم، توی دستای توء / جهان به زیر قدمات
بصیرت و مقاومت / دو بال پروازه برات

با من و تو باید بشه / فضای وب جای خدا
راهی بشه تا برسیم / به عرش اعلای خدا

یاور وبلاگی من / با من و همراه منی
پیرو خط رهبری/ تو یار آگاه منی


منبع : سوزستان

۱۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

پاسخ رهبری به غزل امام خمینی(ره)

غزل «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» امام خمینی (ره) از جمله اشعاری است که بعد از رحلت ایشان منتشر شد و مقام معظم رهبری در پاسخ به این غزل زیبا، شعری با آغاز «تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی» همسو با این غزل سرودند که در ادامه هر دو غزل آمده است


غزل امام خمینی(ره)

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم 
چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم 

فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم 
همچو منصور خریدار سر دار شدم 

غم دلدار فکنده است به جانم، شرری 
که به جان آمدم و شهره بازار شدم 

درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز 
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم 

جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم 
خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم 

واعظ شهر که از پند خود آزارم داد 
از دم رند می آلوده مددکار شدم 

بگذارید که از بتکده یادی بکنم 
من که با دست بت میکده بیدار شدم 

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
تراز قلم

در برابر تهاجم فرهنگی چه کنیم؟


 کلیپ صوتی «ضد حمله»  با هدف پاسخ به این پرسش که 
«در برابر تهاجم فرهنگی چه کنیم؟» 





برای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:
۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
تراز قلم

دلایل برتری زنان مسلمان به حوری بهشتی

زنان

در روایتی آمده است که روزی ام سلمه، همسر پیامبر (ص) عرض کرد: یا رسول الله؛ اگر ما زنان دنیا وارد بهشت شویم، آیا بر حورالعین فضیلتی داریم؟

حضرت فرمودند: وَالذی نَفسی بِیده! اِنَ فَضل المَخدومِ عَلی الخادِم کَفضل القَمَر لَیلَة البَدر عَلی سائر الکَواکب؛ قسم به کسی که جان من در دست اوست! حوریان بهشتی خادم شما زنان دنیا می باشند و فضیلت و برتری شما نسبت به آنان، مانند ماه است در شب چهارده بر سایر ستارگان، یعنی شما مانند ماه هستید و آنان همچون ستارگان، و در روایتی دیگر در باب برتری زنان دنیا بر حوریان آمده است، هنگامی که زنان بهشتی در مقابل حوریان قرار می گیرند،

دلایل برتری خود را این گونه می شمارند: ما نمازگزارانیم و شما نماز نخوانده اید؛ ما روزه گیرانیم و شما روزه نگرفته اید؛ ما وضو گرفتگانیم و شما وضو نگرفته اید؛ ما صدقه دهندگانیم و شما صدقه نداده اید؛ ما زحمت خانه داری و شوهرداری را تحمل کرده ایم و شما تحمل نکرده اید؛ ما بچه های خود را نُه ماه در شکم نگاه داری کرده ایم و شما چنین نکرده اید؛ و ما، درد تولد به دنیا آوردن فرزندمان را احساس کرده ایم و در آن لحظه مرگ خود را به چشم دیدیم، ولی شما احساس درد و ناراحتی نکرده اید،

و نقل شده است زنان دنیا در بهشت به قدری زیبایی پیدا می نمایند که حوریان بهشتی چون از برای خدمت گذاری آنان می آیند، با توجه به آن صورت زیبایی که دارند، از خجالت در پیش آنان سر بلند نمی کنند و از خجالت عرق از پیشانی آنان می ریزد،

و اگر زنان دنیا از بهشت توجهی به دنیا بنمایند، از نور صورت آنان، نور خورشید مضمحل و نابود می گردد و اگر آنان آب دهان خود را به دریاهای تلخ دنیا بیاندازند، تمام دریاها شیرین و گوارا می گردد.

آمال الواعظین، ج3: 263- 267

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

جهاد زنان + عکس

جهاد زنان

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
تراز قلم

ماجرای ازدواج آقا مجتبی، پسر رهبری

« سال 77، خانمی به خانه ی ما زنگ زده بود و گفته بود که می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود: دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه ی تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند که اگر امکان دارد ما بیاییم دختر خانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند.
بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند که اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند: من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود:« ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم». آن زمان خانم من مدیر دبیرستان هدایت بود.
بعد از صحبت با من قرار بر این شد که آن ها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم این که اگر آن ها نپسندیدند، لطمه ای به دختر ما نخورد.
طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند.
چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند:« خانم استخاره کرده اند، جوابش خوب نبوده است»
یک سال از این قضیه گذشت. مجدداً خانواده ی آقا تماس گرفتند و گفتند که ما می خواهیم برای خواستگاری بیاییم.خانم بنده پرسیده بودند که چطور تصمیمتان عوض شده؟ آقا گفته بودند:« خانم ما به استخاره خیلی اعتقاد دارد و دفعه ی اول چون خوب نیامده بود، منصرف شدند» و خانم آقا هم گفته بودند:« چون دخترتان، دختر محجبه،فرهیخته و خوبی است، دوباره استخاره کردم که خوب آمد و اگر اجازه بدهید، بیاییم.»


۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

غرب آسیا یا خاورمیانه ؟

من اصرار دارم این منطقه را «غرب آسیا» بگویم، نه خاورمیانه. تعبیر خاور دور، خاور نزدیک، خاور میانه درست نیست. دور از کجا؟ از اروپا. نزدیک به کجا؟ به اروپا. یعنى مرکز دنیا اروپاست؛ هر جائى که از اروپا دورتر است، اسمش خاور دور است؛ هر جا نزدیکتر است، خاور نزدیک است؛ هر جا وسط است، خاورمیانه است! این تعریفى است که خود اروپائى‌ها کردند؛ نه، ما این را قبول نداریم. آسیا یک قاره‌اى است؛ شرقى دارد، غربى دارد، وسطى دارد؛ ما در غرب آسیا قرار داریم. بنابراین منطقه‌ى ما اسمش منطقه‌ى غرب آسیاست، نه منطقه‌ى خاورمیانه.


بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها
/۱۳۹۱/۰۵/۲۲

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
تراز قلم

غزلی جانسوز از امام خامنه ای در مورد امام زمان(عج)

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پـست و بی بها نشود
به حق رَخت غلامی خدا کند که کسی
چو ما ز ســفره ارباب خود جدا نشود
جــواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر
خدا کند که کــسی تحبس الـدعا نشود
به خانه ی دل ما پا نــمی نهد دلــــبر
خدا کند که دلی خـــانه ی جفا نشود
شنیده ام که از این عبد یار خـــسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
مریض عـشقم و مارا طبیب لازم نیست
خـــدا کند که مریضیِ ما دوا نشود

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم

همین الآن زنگ بزن آزادش کنند . . .


سردار قاسم سلیمانی می گوید یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان رو که سالها به دنبال او بودیم و هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت می کرد و هم از تعداد زیادی از بچه های ما شهید گرفته بود . . .

با روشهای پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه ی خاصی و پس از ورود آنها به آنجا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم . . .

او کسی بود که حکمش مثلا پنجاه بار اعدام بود . . .

در جلسه ای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم این مسئله رو مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ما وقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم . . .

رهبری بلافاصله فرمودند: همین الآن زنگ بزن آزادش کنند . . .

با تعجب بسیار زیاد پرسیدم که آقا چرا؟ من اصلا متوجه نمی شم که چرا باید این کار رو می کردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟

رهبری گفتند: مگر نمی گویی دعوتش کردیم؟

بعد از این جمله من خشکم زد و البته ایشان فرمودند: حتما دستگیرش کنید و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم . . .

مرام شیعه این است. . . از کسی دعوت می کنی و مهمان توست . . .حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار دهی . . .

پ.ن : لعنت بر کوفیان بی شرف که به مهمان خود که هیچ جرمی مرتکب نشده بود و هیچ توقعی از آنها نداشت نه تنها احترام نگذاشتند که او و فرزندانش را شهید و اهل بیتش را اسیر کردند و آزار دادند. . .

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
تراز قلم