در گلستانِ محبت، خار می خواهد دلم
از زبانِ دلبرم لیچار می خواهد دلم!

بر خلاف دیگران که تندرست و سالم اند
یک تَنِ ناسالم و بیمار می خواهد دلم

آن چه در ذهن شما باشد دقیقاً عکسِ آن
خوب یا بد! ساعتی ده بار می خواهد دلم!

مدعی گر صوت بلبل می پسندد، من ولی
زوزه ی گرگ و سگ و کفتار می خواهد دلم

مثل اجدادم به جای خانه و ویلای شیک
زندگی در گوشه ی یک غار می خواهد دلم

کارهای بد نمی دانم چرا شیرین ترند!
بعدِ هر کار بدی! تکرار می خواهد دلم

چشم هایم مثل باباطاهر ِ عریان شدند
هر چه می بینند ، لاکردار می خواهد دلم!

تازگی ها اهلِ دود و دَم شدم شکر خدا!
شیشه و بنگ و نخی سیگار می خواهد دلم

گر چه زندان های ما یک پا هتل هستند، لیک
از خوشی مُردم در این جا، دار می خواهد دلم!

دور دوم آمد و یارانه ی ما قطع شد
جای این یارانه ها، من یار می خواهد دلم!

اشتهایم تازگی بدجور بالا رفته است
چون شتر را بعد از این با بار می خواهد دلم

صلح و سازش با جهان هرگز ندارد فایده
جنگ و قتل و غارت و کشتار می خواهد دلم

بس که مسئولینِ ما در دیپلماسی محکم اند
حال و روزِ دوره ی قاجار می خواهد دلم!

گر چه حتی هیچ مکروهی نخوردم هیچ وقت
خود به خود نصف شب استغفار می خواهد دلم

تخم مرغ و گوجه ی گندیده مالِ اُملت است!
سوت و کف از جانب حضّار می خواهد دلم

راشد انصاری

مطالب مرتبط:

درد و درمان، کلید روحانی

ارتباط اندروید با خانم ها

شعر طنز خواندنی / یارانه نگیرید اگر طالب فیضید

می دونم دلتون می خواد

زنان وطنم ، اسطوره های صبر و وفاداری

مریز آبروی سرازیرِ ما را

الحمدلله